استراتژی پایداری
مباحث توسعه ی پایدار در پیرامون مسائلی مطرح میشود که عبارتند از:
- مصرف زیاد منابع اولیه
- تولید زیاد آلاینده ها
- ضایعات زیاد مواد مصرفی
- نابرابری در توزیع امکانات
این 4 مؤلفه، الگوهای ناپایداری به صورت یک سیستم ماتریسی هستند که به صورت متغیرهای مشخصی در تعامل با یکدیگر عمل میکنند و حیات کره ی زمین را دچار بحران و تمدن بشر را با تهدید مواجه میسازند. کل مشکلات تمدن بشر در دوران معاصر و اعصار آینده، تابعی از متغیرهای مختلف این 5 الگوی ناپایداری میباشد.
دستیابی به پایداری را میتوان در 5 استراتژی مهم به نام 5R با روابط الگوریتمیک تثبیت نمود:
- کاهش (Reduce)
- بازیافت (Recycle)
- تجدیدپذیری (Renew)
- مصرف مجدد (Reuse)
- پاسخدهی (Response)
تمام آنچه پیرامون توسعه ی پایدار و رویکردهای پایداری در صنایع مختلف شکل میگیرند، تفسیر این 5 استراتژی برای دستیابی به پایداری در مباحث مختلف هستند.
کاهش (Reduce) : نخستین الگوی استراتژی پایداری که به عنوان یک متغیر اصلی در توسعه ی پایدار و بر اساس اهداف حفظ محیط زیست و مؤثر در متغیرهای بعدی قابل توجه است، استراتژی «کاهش» است. کاهش در دو تأثیرات خود را بروز میدهد:
الف: کاهش در مصرف منابع کانی و مواد اولیه
ب: کاهش در تولید ضایعات و آلاینده ها
الگوی کاهش با تأثیر در مصرف منابع، تغییرات بنیادین در شرایط حیات زیست محیطی ایجاد می نماید. الگوی کاهش در بدو امر تأثیرگذاری خود را بر روی مصرف منابع بکر و مواد اولیه نشان داده و موجب حفظ منابع طبیعت می گردد. کاهش استفاده از مواد اولیه، منابع کانی و آلی، کاهش استفاده از منابع آبی، کاهش تصرف مناطق بکر و اراضی طبیعت مانند جنگلها و مراتع و اراضی کشاورزی مانند مزارع و باغات، کاهش عملیات شهرسازی و ساختمانی، کاهش عملیات صنعتی و کاهش تولیدات و مصنوعات کشاورزی و صنعتی، کاهش برداشت از منابع غذایی، مواردی هستند که الگوی کاهش با تأثیرگذاری بر این موارد، موجب تضمین حفظ اکوسیستم ها و تداوم حیات زمین می گردد.
از طرفی، الگوی کاهش با اثرگذاری به شکل کاهش در تولید انواع آلاینده های زیست محیطی مانند گازهای سمی، گازهای گلخانه ای، غبارها و ریزگردها، پسماندها و ضایعات و زباله ها، نخاله های صنعتی و ساختمانی، پساب های سمی و صنعتی کارخانجات و بیمارستان ها و محل تخلیه ی زباله ها و فاضلاب های شهری و خانگی، موجب حفظ حیات زمین و اکوسیستم ها می گردد.
آلودگی های میکروبی : بسیاری از موادی که مورد استفاده قرار می گیرند، بعد از مدتی به صورت پساب ها و پسماندها که دچار تغییرات بیوشیمی توسط موجودات زنده یا واکنش های شیمیایی صنعتی شده اند به دامن طبیعت بازگردانده می شوند که اغلب سمی و خطرناک و آلاینده هستند یا محل رشد میکروب ها و باکتری ها و ویروس ها می باشند که در طولانی مدت می توانند خطرات فاجعه باری ایجاد نمایند.
آلاینده های محیطی : بسیاری از مواد مصرفی به صورت ضایعات در تولید و نخاله ها در حین عملیات ساخت و یا کالاهای آسیب دیده و مستهلک و خارج شده از چرخه ی مصرف و یا به شکل زباله های خانگی و شهری و شیرابه های محل تخلیه ی زباله ها وارد بستر طبیعت و محیط زیست می گردند که موجب آلایندگی و رشد میکروبی و از بین رفتن اکوسیستم ها می گردند.
آلاینده های جوی : مصرف منابع انرژی فسیلی برای تأمین انرژی در صنایع و شهرها با تولید انرژی الکتریکی در نیروگاه های برق، تأمین انرژی و نیروی محرکه و ایجاد حرارت برای فرایندها در کارخانجات صنعتی و انرژی مصرفی در حمل و نقل موجب ورود حجم بسیار بالایی از آلاینده ها به شکل گازهای گلخانه ای به فضای اتمسفر و تخریب لایه ی ازن و ایجاد تهدید در برابر تشعشعات خورشیدی و امواج کیهانی و تابش پرتوهای فرابنفش و همچنین موجب خطرات مستقیم سلامتی مانند بیماری های تنفسی، قلبی و عروقی و خون می گردد.
بازیافت (Recycle) : الگوی بازیافت متغیر اثرگذاری است که موجب تداوم طول عمر منابع کانی و مواد اولیه در چرخه ی مصرف شده و با این اثرگذاری موجب حصول 2 نتیجه ی مهم می گردد:
الف – با بازگرداندن مواد اولیه به خط تولید محصولات، مانع از خروج مواد اولیه از چرخه ی مصرف و بازگرداندن آن ها از حالت زباله و ضایعات به مواد اولیه و ممانعت از ورود ضایعات و زباله به دامن طبیعت به شکل انواع آلاینده های زیست محیطی می گردد.
ب – با تأمین مجدد مواد اولیه برای تولیدات و مصنوعات و حفظ و تداوم طول عمر منابع کانی و مواد اولیه در چرخه ی مصرف، نیاز به استخراج مواد اولیه از منابع طبیعت را محدود و منتفی م یسازد.
تجدیدپذیری (Renew) : الگوی تجدیدپذیری متغیر مهمی است برای استفاده ی مجدد از منابع، مواد، ابزارها، امکانات و شرایط موجود بدون خارج شدن آن ها از چرخه ی مصرف به شکل زباله ها و ضایعات و آلاینده ها می گردد. تجدیدپذیری در دو حالت انجام می گیرد:
الف – مواد و منابع، بدون فرایندهای پیچیده ی فیزیکی و شیمیایی به شکلی ساده به طور مرتب مورد استفاده قرار می گیرند و دچار فرسایش و استهلاک نمی شوند. مانند منابع انرژی باد و آب و خورشید.
ب – مواد و منابع، در طول عمر مفید خود دچار فرسایش و استهلاک می شوند اما به طور مرتب نوسازی می شوند و عمر مفید و مدت بهره برداری آن ها افزایش می یابد. مانند ساختمان ها و ابزارها و ماشین آلات.
مصرف مجدد (Reuse) : الگوی مصرف مجدد متغیر مهمی است برای بازگرداندن منابع، مواد اولیه، ابزارها و امکانات مستهلک شده و فرسوده شده یا غیرقابل استفاده به دلیل تغییرات فناوری یا توجیه ناپذیری استفاده ی آن ها، به چرخه ی مصرف و استفاده ی مجدد در شرایطی که کارآیی سابق و مورد انتظار اولیه ی خود را از دست داده اند و معمولاً دور انداخته می شوند و به زباله ها و ضایعات و آلاینده ها تبدیل می شوند. مصرف مجدد در 2 حالت قابل حصول است:
الف – منابع، ابزارها و امکاناتی که به صورت تعویض و تعمیرات اجزاء و عناصر یا ارتقای فناوری در ساختار اولیه و طبق هدف اولیه قابل استفاده خواهند بود.
ب – منابع، ابزارها و امکاناتی که با تعویض اجزاء و قطعات و تغییراتی اساسی در ساختار اولیه و تبدیل آن به ابزارها و منابعی برای اهداف دیگری غیر از هدف و انتظار اولیه ی آن، مورد بهره برداری و استفاده قرار می گیرند.
پاسخدهی (Response) : الگوی پاسخدهی متغیر مهمی است که دارای توابع گوناگونی در منابع و امکانات و در شرایط مختلف دارای بازخوردهای مؤثر می باشد. پاسخدهی به مطلوبیت هر یک از منابع، امکانات، فرایندها و شرایط در برابر سیاست ها و راهبردهای منطبق بر اهداف و انتظارات لازم گفته می شود که می تواند متضمن برقراری آن اهداف و انتظارات باشد.
الف – الگوی پاسخدهی در مدیریت فرایندها به عنوان شاخصی برای میزان موفقیت فرایند در دستیابی به نتایج مورد انتظار و ظرفیت و قابلیت تداوم ادامه ی فرایند برای حصول نتایج مورد انتظار می باشد که می تواند نقاط قوت، نقاط ضعف، تهدیدها و فرصت های پیشروی اهداف را در یک فرایند هویدا نماید.
ب – الگوی پاسخدهی در مدیریت منابع و امکانات به عنوان شاخصی برای تشخیص وضعیت و شرایط منابع و امکانات می باشد که به طور واضحی نوع اهداف، انتظارات، برنامه ریزی ها و سرمایه گذاری های آتی را تعیین می نماید و موجب شفافیت شرایط برای دستیابی به نتایج بهتر و مطلوب می گردد. این شاخص حاصل تشخیص نقاط کاهش، افزایش، ثمربخشی، اثرات مشخص و میزان رشد است.
ج - الگوی پاسخدهی در مدیریت منابع انسانی به عنوان شاخصی برای تعیین وضعیت مدیران، متخصصان، دستیاران و دیگر عوامل انسانی در پیشبرد اهداف و برنامه ها و مطلوبیت بازخوردهای سیاست ها و راهبردهای سازمانی بوده و میزان ثمربخشی و نوع عملکرد عوامل انسانی در مسیرهای از قبل ترسیم و تنظیم شده بر اساس اهداف اصلی را آشکار می سازد.
د – الگوی پاسخدهی به عنوان یک اصل مهم اساسی در سیاستگذاری های کلان شهری و منطقه ای و کشوری به عنوان شاخصی برای تعیین و تشخیص نتیجه ی عملکردهای سازمانی و عوامل انسانی آن و میزان موفقیت ها و مقبولیت ها در سیاست های کلان دولت ها مشخص کننده ی موجه یا غیرموجه بودن تداوم این سیاست ها و راهبردها بوده و از توجیه پذیری ساقط شوند. در حقیقت در ماهیت این اصل، عوامل انسانی پاسخگوی موفق یا ناموفق بودن و مطلوبیت یا عدم مطلوبیت سیاست ها و راهبردها هستند.